یک انسان از کجا آغاز می‌شود؟ یا بهتر است بگویم از چه زمانی آغاز می‌شود؟

آغاز هر انسان لحظه‌ای است که به خود بیاید که زندگی علیرغم اینکه می‌دهد و می‌گیرد ولی در نهایت همه چیز را ازت می‌گیرد. ما اساساً چیزی در زندگی به دست نمی‌آوریم، که همه چیز را از دست می‌دهیم. زندگی بازی‌ای که انجام می‌دهی تا برنده‌تر باشی نیست. زندگی فقط عشقی است که نثار می‌کنی. خواه این عشق به تو برگردد یا نه.

نمی‌خواهم وارد بحث احمقانه فرق دوست داشتن با عشق ورزیدن شوم. چون واقعاً بحث احمقانه‌ای است. اصلاً هر بحثی که راجع به تفاوت کلمات بحث کند احمقانه است. آن‌هایی که به وسواس ذهنی دچارند می‌توانند تا ابد به بحثهای این شکلی بپردازند که دوست داشتن اینجوری است ولی عشق ورزیدن آنجوری است. به همین ترتیب همه‌ی کلمات را از مفاهیم واقعی و عینی خالی کنند و به بحث‌های ذهنی و توهمی راجع به فرق بین کلمات بپردازند. شاید آن‌ها عمر جاودان دارند. من ندارم. فقط درک همین نکته که عمر کوتاه‌تر از آن است که به هر بحثی راجع به هر چیزی بپردازم. در عوض به این فکر می‌کنم چقدر قوی‌تر و بزرگ‌تر باشم که همه‌ی چیزهای منفی و آزاردهنده را فراموش کنم. و فقط به این فکر کنم که چطور بیشتر می‌توانم عشق بورزم. البته یک چیز هم هست که آدم‌های رذل را باید از زندگی خارج کرد. نه اینکه در را به روی همه‌ی انسان‌ها بست. باشد که چهارتا انگل از من سوء استفاده کردند. من آنقدر ضعیف نیستم که همان چهارتا خاطره را سر دستم بگیرم و اینور و آنور بچرخم که آری زندگی پوچ است و انسانها رذل هستند و .

می‌خواهم یک چیز بگویم: قوی باشیم و عشق بورزیم.

Photo by Luke Besley on Unsplash


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معرفی کالا سهیلی backlinkdark استوک ها :مرجع فروش قطعات استوک خودرو Seongcheol وبلاگ رسمی محمد طرفی جابری مهدی خدامرادی rafsanjan1400 Jesse شرکت معماری اُرچین TECH 98